خبر روز
نقد و بررسی بازی ایرانی بازگشت کتیبه کوروش
برای مشاهده بیشتر بر روی ادامه مطلب کلیک کنید...
»موزیکان:
بازگشت کتیبه کوروش نام عنوانی است که مدتها قبل در فضای مجازی معرفی شد که از آن تاریخ مدتها گذشته است و حال این عنوان توسط شرکت نوین پندار منتشر شده است. اینطور که پیداست سازندگان این عنوان که شرکت آریا گیم تکنولوژی بوده است تمام حق خود را بعنوان سازنده به شرکت نوین پندار فروخته است و همین مسئله نیز باعث شده است بازی تیتراژ پایانی نداشته باشد. حال خودتان ببینید که ناشران داخلی چه شرایطی نمیگذارند. حال از این مسائل که بگذریم قصد داریم تا در این مقاله نقدی بر این عنوان اکشن سوم شخص که توانست در سال ۹۲ عنوان برترین بازی از نگاه طراحی در جشنواره رسانه های دیجیتال را بخود اختصاص دهد،داشته باشیم.
داستان
داستان این عنوان روایتگر سالهای گذشته است،زمانی قرار است کتیبه کوروش
کبیر پس از سالها به کشور خود بازگردد،در این بازی مامور زبده ای با نام
مازیار متوجه یک نقشه ی شوم از طرف کشورهای خارجی برای بدنام کردن ایران
میشود و همین مسئله نیز نقطه آغازین داستان میباشد. همانطور که خواندید
داستان این عنوان نسبتا جذاب میباشد و نوید یک داستان با رعایت حداقل
استاندارد های بازی های امروزی است اما متاسفانه این بخش مشکلات زیادی
دارد. داستان بازی از سه شخصیت تشکیل میشود و داستان نیز برپایه ی آنها
میچرخد،شخصیت اصلی داستان بنام مازیار همانطور که گفته شد مامور زبده ای
است که قصد دارد تا هویت ملی اش دفاع کند. شخصیت دوم داستان عقرب
است،قاچاقچی آثار باستانی که با وعده های کشورهای خارجی قصد خیانت به کشورش
را دارد و اینطور که پیداست در گذشته او با مازیار رابطه تنگاتنگی داشته
است و اما شخصیت پایانی داستان مربوط به یک جنگلبان با نام جمشید است که در
این راه پر پیچ و خم مازیار را همراهی میکند. از نکات قابل توجه این
داستان انتخاب نام های اصیل ایرانی است که با هسته ی اصلی داستان رابطه
تنگاتنگی دارد.
داستان این عنوان توسط میان پرده های دوبعدی و یا نقاشی شده روایت میشوند
که سازندگان نسبتا خوب توانستند میان پرده ها را طراحی و به اجرا درآورند.
اما درمورد خود داستان باید اینطور گفت که داستانی نسبتا کامل است اما در
پایان سوال های زیادی را برای گیمر برجای میگذارد،سوالاتی که هرگز جوابی
برای آنها نخواهد یافت. اما مسئله بعدی نیز که باید به آن اشاره کرد داستان
نچندان جذاب و قابل پیش بینی بودن پایان آن است که دیگر در بین عناوین
داخلی به یک مساله کلیشه ای تبدیل شده است و خیلی نباید به آن خرده گرفت.
اما در یک جمع بندی کوتاه میوشد گفت که سازندگان در بخش طراحی داستان نسبتا
خوب عمل کرده اند و نمره قبولی را حداقل کسب کرده اند.
گرافیک
اما بپردازیم به بخشی که این عنوان توانست در بخش مربوط به آن جایزه برترین
بازی از نگاه طراحی را بخود اختصاص دهد. اینطور که پیداست این جایزه بی
دلیل نبوده واقعا سازندگان در بخش طراحی حداقل سنگ تمام گذاشته اند. از
آنجایی که سازندگان در بخش طراحی عالی عمل کرده اند قصد داریم نخست به
بررسی طراحی محیطها و شخصیت ها بپردازیم. شخصیت بازی از جزئیات بسیار
بالایی برخوردار است و با مقداری اغراق میتوانیم بگوییم پرجزئیات ترین بخش
گرافیک و البته طراحی محسوب میشود،در کنار طراحی پرجزئیات طراحی جذاب چهره و
بدن او را نیز نباید فراموش کنیم که واقعا یکی از نقاط مثبت بخش طراحی
محسوب میشود و این مساله نشانگر توانایی بالا طراحان کاراکتر بازی بوده
است. اما سازندگان در دیگر شخصیت ها مقداری کم کاری کرده اند و جزئیات
کاراکتر جمشید نسبتا کمتر است،هر چند او را هرگز در بازی نمیبینیم و تنها
در میان پرده ها حضور دارد. شخصیت عقرب نیز که در بین سه شخصیت برجرعت
میتوان گفت جزئیات بسیار کمتری در طراحی آن بکار رفته است و یک چهره کاملا
کلیشه ای یعنی موهای تراشیده و ریش است که کمی از نوآوری در این بخش کاسته
است.
درمورد طراحی محیطها نیز باید بگوییم که سازندگان لااقل در بخش طراحی عالی
عمل کرده اند،محیط های بازی شامل مناطق مهمی از جمله کوهستان،معبد،جنگل و
ارگ بم میشود که با وجود تنوع نسبتا زیاد سازندگان بخوبی از پس طراحی ها
برآمده اند،در تمام مراحل نیز شاهد محیط های نسبتا وسیعی هستیم که جذابیت
را دو چندان میکند. اما درمورد گرافیک باید بگوییم علارقم اینکه سازندگان
از موتور نسبتا قوی UDK استفاده کرده اند شاهد بافت های ضعیفی هستیم،بافت
دیوارها مخصوصا در مرحله ارگ بم از فاصله دور بسیار عالی بنظر میرسند اما
در فاصله نزدیک بی توجهی سازندگان به جزئیات را نشان میدهد. البته این مشکل
تنها مربوط به طراحی و پیاده سازی دیوارها نمیشود و اجزا دیگر بمانند
درختها،سنگها و … چنین مشکلی دارند. نکته بعدی که میتوان گفت وجود مشکلی
بسیار ابتدایی است که وجود آن در چنین بازی واقعا جای بحث دارد،این مشکل
نیز بدین صورت است که برای سنگها در بازی فیزیکی درنظر نگرفته اند و
کاراکتر اصلی براحتی میتواند از داخل سنگ هایی با ارتفاع کم عبور کند انگار
که اصلا چنین سنگهایی بر روی زمین قرار ندارند. در کل گرافیک بازی بدو بخش
تقسیم میشود،جزئیات محیط که متاسفانه از فاصله نزدیک بیک یفیت بنظر میرسند
و کاراکترها بجز شخصیت عقرب،شخصیت اصلی و البته منفی دیگر کاراکترها از
کیفیت و جزئیات بالایی برخوردار هستند.
دریک جمع بندی میتوان گفت سازندگان بسیار خوب عمل کرده اند و در این بخش
رضایت بخش عمل کرده اند و اینطور که پیداست جایزه برترین بازی از دیدگاه
طراحی واقع برازنده این عنوان بوده است.
گیم پلی
سبک این بازی همانطور که گفته شد اکشن سوم شخص بوده و قابلیت کاورگیری و
کنترل وسیله نقلیه از مهمترین ارکان گیم پلی این عنوان محسوب میشود. نخست
برویم به بخش کنترل کاراکتر که بنظر میرسد دیگر نباید منتظر چنین مشکلی
یعنی کنترل نامناسب شخصیت اصلی بازی در عناوین داخلی باشیم و سازندگان این
عنوان هم از این مسئله مستثنا نیستند و کنترل کارکتر بسیار نرم و روان است و
گیمر را بهیچ وجه با مشکلی مواجه نمیکند و بسیار رضایت بخش است. در قابلیت
کاور گیری نیز سنگر هایی در طول بازی برای استفاده از این قابلیت وجود
دارد که متاسفانه بدو دلیل پرکاربرد نیست، دلیل اول را همینجا بیان خواهم
کرد اما دلیل دوم را در بخش بررسی هوش مصنوعی بررسی میکنم. دلیل اول به
اینخاطر است که متاسفانه زمانی که در حالت کاور قرار دارید و دشمنان از یک
فاصله معین میگذرند اکثر گلوله ها به شما برخورد خواهند کرد بنابراین نتیجه
میگیریم این قابلیت کاربرد چندانی ندارد،همچنین قابلیت تعویض کاورها نیز
در بازی گنجانده شده نیست که باعث میشود گیمر بیش از پیش متقاعد شود که
استفاده از قابلیت کاور گیری بیهوده است. اما درمورد کنترل وسیله نقلیه نیز
باید گفت که شما در دو مرحله مجبور میشود تا وانتی را کنترل نمایید،البته
آزادید و میتوانید با پای پیاده نیز به نقطه مورد نظر برسید اما اینکار
زمان بسیار زیادی را از شما خواهد گرفت پس تصمیم عاقلانه تر این است که از
وانت استفاده کنیم. این نکته را نیز باید گفت که سبک این بازی تیراندازی
بنابراین نباید انتظار کنترل بسیار واقعی خودرو را داشته باشیم،البته
مشکلات زیادی وجود دارد که کمی صرف بیشتر میتوانست آن مشکلات را برطرف
نماید. اما میرسیم به بررسی هوش مصنوعی این عنوان که متاسفانه با ضعف های
بسیار بزرگی که در این بخش وجود دارد جذابیت تمام بازی را از بین برده است
که توضحیات بیشتری را دراین مورد خواهم داد. اگر کلی بخواهیم بگوییم هوش
مصنوعی این عنوان بیشتر شباهت به عناوین مبارزه با شمشیر دارد تا درگیری
مسلحانه! از زمانی که کاراکتر های قاچاقچیان ظاهر میشوند تنها به طرف شما
میدوند و بشما شلیک میکنند که نکته ی جالب اینجاست که راه مستقیم را برای
رسیدن بشما در پیش میگیرند و اگر مانعی در مقابلی آ«ها قرار داشته باشد پشت
آن مانع توقف میکنند و تنها راه کشتن آنها این است که شما بطرفشان بروید.
شاید توجه کرده باشید که خط بالا گفته ام از زمانیکه ظاهر میشوند،بهتر است
در این مورد کمی بیشتر توضیح بدهم،زمانیکه شما در حال عبور از یک مکان
هستید کاملا ناگهانی متوجه میشود که اطراف شما پر دشمن است در حالیکه تا
همین چند لحظه پیش چیزی بر روی نقشه وجود نداشت،این اتفاق از آنجایی رخ
میدهد که دشمنان شما کاملا ناگهانی ظاهر میشوند و حتی در برخی مواقع ظاهر
شدن آنها را میتوانید شماهده کنید و همین مسئله نیز باعث میشود تا بدفعات
بسیار در طول بازی کشته شوید و مجبور میشود که از آخرین بارگذاری بازی را
آغاز کنید. اما درمورد نحوه کشته شدن آنها باید بگوییم شاید یکی از نقاط
مثبت این عنوان،واکنش نسبتا واقعی کاراکترها نسبت به برخورد گلوله هاست که
حس جذابی به گیمر میدهد،اما مشکل بعدی که در در بخش گیم پلی وجود دارد این
است که متاسفانه شما قابلیت استفاده از سلاح دشمنتان را ندارید که واقعا
برای چنین عناوینی نقطه ضعف بزرگی محسوب میشود.
اما اگر در پایان بخواهیم این بخش را بررسی کنیم میتوانیم بگوییم که هوش
مصنوعی بسیار ضعیف تمام جذابیت را از بین برده است و هیچ لذتی از درگیری ها
نخواهید برد.
موسیقی و صداگذاری
در بین چند عنوان ایرانی که همین اواخبر منتشر شدند کمتر عنوانی را دیدیم
که مشکل خاصی در موسیقی و صداگذاری داشته باشند اما بازگشت کاملا از این
مسئله مستثناست. در بخش موسیقی متن عالی عمل کرده اند اما تنوع در آن بسیار
پایین است و حس یکنواختی بسیاری را در گیمر ایجاد میکند. اما در صداگذاری
که ما شاهد صدا بسیار غیر واقعی گلوله ها هستیم بطوریکه تمام لذت استفاده
از سلاح ها را از بین خواهد برد و بنظر میرسد که از صدا های آماده موجود در
اینترنت استفاده کرده اند. اما در بخش دوبله وب عمل کرده اند و از دوبلر
های نام اشنای کشورمان برای دوبله استفاده کرده اند که نقطه قوتی محسوب
میشود. اما اگر کلی بخواهیم بخش موسیقی و صدا گذاری را بررسی کنیمک باید
اینطور بگویم که سازندگان ضعیف عمل کرده اند.
نتیجه گیری
این عنوان دارای داستانی عالی و نسبتا طولانی و با گرافیک و طراحی عالی
میباشد اما هر آنچه که این دو بخش پنبه کرده اند دو بخش دیگر بازی یعنی گیم
پلی و صداگذاری رشته کرده اند و تمام جذابیت ها را از بین برده اند. شاید
اگر سازندگان قبل از انتشار مشکل گیم پلی را حل میکردند،میتوانستیم بازگشت
را در بین چند عنوان داخلی منتشر شده بالای جدول بمانند،شبگرد،پروانه و
پرواز دوران قرار دهیم اما هوش مصنوعی بسیار ضعیف این شانس را از این عنوان
سلب کرده است.
- ۹۴/۰۱/۲۲